مسجد جامع میدان

مسجد جامع میدان

     " ثبت تاریخی۸۷۹ "

نخستین مسجد بنا شده در تاریخ اسلام، مسجد قبا در مدینه بود که در سال دوم هجری ساخته شد. در ایران نیز قدیمی ترین مسجد متعلق به مسجد جامع قزوین است که در سال (۸۱ ه ق) بنا گردید.
گفتنی است که بزرگترین مسجد شناخته شده در جهان، مسجد متوکل در شهر سامرا است که قریب (۴۶۸۰۰ متر مربع ) وسعت دارد. و در ایران هم مسجد جمعه اصفهان با (۱۱۶۰۰ متر مربع ) مساحت در ردیف بزرگترین مساجد جهان قرار دارد که از این نظر مقام یازدهم را دارا می باشد. مسجد مهمترین فضای معماری در سرزمین های اسلامی است. این فضا علاوه بر کارکرد دینی، همواره از نقش اجتماعی سیاسی نیز برخوردار بوده است. همین نقش دینی و اجتماعی آن موجب گردید که معماران و برخی دیگر از هنر مندان در همه ادوارتاریخی بیشترین تلاش خود را در راه خلق فضایی مناسب و شایسته برای نیایش صرف کنند. به همين جهت است که مساجد هر دوره از تاریخ هر کشور و جامعه را می توان نمونه اعلای معماری و هنر آن سرزمین در آن عصر به شمار آورد تقدس مساجد را می توان مهمترین عامل حفظ ساختمان آن دانست. چنانکه نمونه های بسیاری از مساجد متعلق به قرون نخستین هجری هنوز هم باقی است (مسجد بصره ۱۴ه ق)، در حالی که تعداد بسیار اندکی از کاخها و استحکامات و سایر فضاهای عمومی و حکومتی متعلق بدان عصر پابرجا مانده است.

در شهر بناب هم از مجموعه عناصر شهری واقع در میدان مصلی یعنی فضای سابق تأسیسات عالی قاپوو ارک دولتی، جزء همین مسجد میدان و بازارچه آن،اثر دیگری باقی نمانده است. و اغلب این ابنیه بنا به حکم سلیقه افراد و یا به مقتضای توسعه شهر تدریجاً تخریب و از بین رفته است. اما جای بسی تاسف است که در طی سالها اخیر بنا به مصلحت اندیشی عده ای در تبدیل به احسن کردن بنا ها وفضاهای عمومی و یا سر و سامان دادن به بافت آشفته کهن و گشودن معابر جدید، اقدام به تخریب و نابودی معماری سنتی و آثار و ابنیه های تاریخی و تجاوز به حریم آنها کرده و این چنین موجب تغییرات در کالبد اندامین این فضاهای ارزشمند شده اند که امروزه جبران این اشتباهات تاریخی امری مشکل و یا غیر ممکن است ظاهراً این بنا های استوار هم از این تعرضها چندان مصون نمانده و با برداشت جراحاتی سطحی، به زحمت توانسته با جمع و جور کردن دست و پایش خود را از این مهلکه نجات دهد.

مساجد صرفاً به عنوان مکان تجمع برای برگزاری نیایش محسوب نمی شود. بلکه کارکرد های دیگری نیز دارا می باشد. آن محلی است برای همایش های مذهبی ،اجتماعی و یا مکانی برای تعلیم تفکر و حتی جای استراحت بیتوته برای کسانی که سر پناهی ندارد. همچنین آن مهمترین بنای حوزه فرهنگ جامعه است زیرا در طول تاریخ همه نبوغ و استعداد معنوی، فنی، هنری، و مهارت های صنعتی در ساختن بنای مسجد تمرکز یافته است. اینجاست که اصول گرایان یعنی کسانی که به سوی شکوه و افتخارات گذشته روی دارند و بدان می اندیشند، وظیفه خطیری به دوش داشته که باید در هر شرایط مراقب اوضاع و مواظب حفظ هیئت اصلی فرم کهن این نوع اماکن باشند.

واقع شدن این مسجد در هسته مرکزی شهر و در محل ارتباط بازار با کهندژ (ارک حکومتی )، بدان جایگاه مسجد جامع را می بخشیده است. اما براساس قوانین اسلامی، جهت حفظ وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی و منظلت اجتماعی و سیاسی نماز جمعه و نیزملاحظات سیاسی ایجاب می کرد که در هر شهری تنها یک مسجد جامع وجود داشته باشد. آنجاست که فعالیت همزمان مساجد مهرآباد و میدان (گزاوشت )به عنوان جامع های شهر کمی مشکوک وقابل تعمق به نظر می رسد. مسجد جامع و منبر از نظر حقوقی و سیاسی از ویژگی شهر های اسلامی محسوب می شود. و احداث آن در روستاها ممنوع بود. اما به تدریج با افزایش جمعیت شهر و گسترش آن و عدم ظرفیت کافی مسجد جامع برای نمازگزاران، جامع های دیگری نیز در شهر ها برپا گردید. چنانکه در قرن دوازده میلادی در شهر بغداد یازده جامع فعالیت می کردد. بنابرین،این تصور وجود دارد که با افزایش جمعیت و توسعه شهر بناب و یا به دلایل سیاسی و اجتماعی در دوره صفوی، دو منبر در آن (مهرآباد و گزاوشت ) دایر بوده است .

بعد از تولد دولت اسلامی، بنای مسجد جامع و دارلحکومه همزمان شروع می شود: و در بسیاری از موارد از طریق فضایی سرپوشیده به یکدیگر مرتبط می شدند. استقرار مسجد جامع در ارتباط مستقیم با شارع عام، مرکز شهر و بازار و تعلیقات آن امر ضروری بوده است. عصر صفوی که دوران گسترش و رونق شهر نشینی در ایران است، مقارن با ترویج و عمران و آبادی شهر بناب می شود. در این روزگار خصوصاً در زمان شاه طهماسب اول دوره شگفتگی اقتصاد بناب به اوج خود می رسد. که این عصر سرآغاز احداث بازار، تیمچه، کاروانسرا و مساجد بزرگ در این شهر است. معیشت مبتنی بر تجارت و زراعت و ارائه خدمات به منطقه کلاً سبب رشد و شکوفایی اقتصادی و نیزمنجر به ایجاد و شکل گیری ابنیه و فضاهای عمده فرهنگی، تجاری و اجتماعی در آن می گردد.

هنگامیکه از طریق فلکه مرکزی وارد خیابان دریا (دکتر بهشتی ) می شویم، این اثر قامت رسا و هیئت کهن خود را برفراز پشته ای نسبتاً بلند نیمرخ وار جلوه گر می سازد. آن هنوز چون گوهری گرانبها،در میان مجموعه ای از عناصر اصلی شهر جای گرفته، با اشراف برفضای محیط، اینگونه قداست خود را حفظ کرده است. بیرون بنا با درون سحرآمیز آن در تضاد بوده که چهره گردآلود و ساده و گلین آن توجه مومنان را به خاک و بی اعتنایی به دنیای فانی را منعکس می سازد. در بدنه شرقی آن آثار فضا هایی شبیه دکان با کمی ارتفاع از زمین به چشم می خورد که چنین چشم اندازی بدان معماری بنای دو طبقه ای را می بخشد که امروزه بدلیل متروکه بودن، کاربرد و نقش آنها برای بیننده روشن نیست. 

در اصلی این مسجد به یکی از چهار سوهای بازار گشوده می شد که در سال۱۳۵۱ شمسی به دنبال احداث خیابان بهشتی تحت تأثیر فشار دموگرافیک و گسترش عمومی شهر، بخش هایی از آن دستخوش تغییراتی گردید که ناگزیر ورودی دیگری از سمت شمال غربی صحن بدان اضافه شد. این مسجد که دومین بنای معتبر و زیبای شهر محسوب می شود، ۵/۲۰ متر طول، ۵/۱۴ متر عرض و تعداد ۱۲ ستون چوبی دارد که درچهار ردیف طول روی پایه های سنگی چند ضلعی به فاصله ۵/۳ متر از همدیر قرار گرفته است. به موازات ضلع شمالی مسجد، ایوانی به پهنای ۵/۲ متر برای استفاده بانوان از مراسم عزاداری در ماه های محرم و رمضان و دیگر مناسبت های مذهبی احداث شده است. سقف این بنا کلاً از چوب پوشیده شده و تعداد ۶ عدد ستون چوبی به فاصله ۷/۱ متر از هم آن را سر پا نگهداشته است. بلندی صحن بنا حدود ۵ متر است و ارتفاع سون های شبستان آن تا نقطه تماس با شاه تیر های سقف به ۳۰/۴ متر می رسد که این ستونها همه از چوب درخت تبریزی بوده و به خوبی تراش خورده است. اینها تا ارتفاع ۵/۳ متری شكلی ساده داشته و از این نقطه به بالا تدریجاً بر حجم آنها افزوده می شود. و با کنده کاری هایی که در ۹ ردیف روی آنها انجام شده، یر جلوهشان افزوده است. تعداد ۱۴۴ عدد تیر چوبی منقش سراسر سقف صحن مسجد را می پوشانده و فاصله این تیر های چوبی به وسیله تخته های متناسب و پر نقش و نگار (پردی )پر شده است. در هر یک از ظلع شمالی و جنوبی مسجد دوقطعه پنجره مشبک به طور متقارن تعبیه شده است که چنین طرح نو از نفوذ اشعه آفتاب گرم تابستان به درون مسجد می کاهد. ضمناً شیشه های رنگین مربعی شکل آن، به لطافت و جلوه فضای شبستان می افزاید.

این بنا از لحاظ هنر تزئینی ، نقاشی و مقرنس کاری شکوه خاصی دارد . و از حیث نکات فنی و ساختمانی دارای امتیازاتی است که در مجموع از لحاظ معماری و سقف بندی ساختمان ، آرایش ستون ها ، تزئین سر ستون ها و تیر حمال به کار گرفته قابل توجه است .

در دیوار شرقی بنا شش محفظه و غربی آن پنج محفظه نور گیر تعبیه شده است که علاوه بر تأمین روشنایی ، جهت تهویه ی هوای درون استفاده می شود . در این اثر آنچه بیشتر ذوق را بر می انگیزد کوششی است که برای غیر مادی نشان دادند نمای سقف و مشبک ها به کار رفته است . به نظر می رسد آن واقعیتی بزرگتر از آنچه که حقیقت بر عالم بالا در انتظار آن است ، در پس خود پنهان داشته است که شاید هدف هنرمند در این تلاش جاویدانه ، ارائه یک اثر رمز آمیز برای مومنان بوده است . در این مسجد سقف منقش و تزئینات درون آن تجسم عظمت ارش بی کران و شکوه دل انگیز چرخ نیلوفری است که در جهت تفکر و ادراک صنع خداوندی برای افراد آفریده شده است .

شکل کالبدی فضای معماری این اثر علاوه برجنبه شالوده ای کارکردی، از جنبه ادراکی وهنری نیز مورد توجه است. جنبه بنیانی با تأثیر پذیری از پدیده های چون عوامل اقلیمی، جغرافیایی، محیطی، مصالح ساختمانی،و کارکرد های ویژه شکل گرفته است اما جنبه های ادراکی و هنری فضای آن را بدون توجه به خصوصیات فرهنگی و ارزشهای اجتماعی نمی توان مورد برسی و تحلیل قرار داد که در واقع ساخت فیزیکی آن تجلی فرهنگ و روح اسلامی در شرایط اقلیمی منطقه است که به خوبی در عناصر سازنده آن انعکاس یافته است. در این رهگذر اهمیت کارکرد فرهنگی، تجاری و معنوی چشم گیر آن و ضرورت پیوند کالبدی اش با فضاهای محلات مسکونی، تجاری (بازار)،واحد های صنفی(کاروانسرا)، سیاسی(دارالحکومه)، فرهنگی (مکتب ها و مدارس) و سایر عناصر نظیر حمام و حسینیه ها را نمی توان نادیده گرفت باید دانست شکل کالبدی بنای مذبور توسط عناصر متعددی قوام گرفته و با پدید آوردن فضای روحانی، با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار نموده است. ضمن اینکه خود را از فضای اطراف متمایز ساخته ولی به گونه ای با آنها تماس یافته است احتمالا نحوه دسترسی به منابع آب و جریان های داخل شهری هم در شکل پذیری فضای کالبدی و جایگزین ساختمان آن تأثیر داشته كه با توجه به بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی و فراوانی انهار، جهت محافظت و جلوگیری از ورود سیلاب در مواقع طغیان نهر ها و جریان های سطحی اتفاقی، آن بلندتر از سطح زمین اطراف خود احداث شده است ضمناً این گمان هم دور از ذهن نیست که بنای نخستین آن متعلق به یکی از نیایشگاهای ایران باستان بوده که بعد از ورود اسلام به ایران، تبدیل به مسجد گردیده است.

چسبندگی و کیفیت عالی خاک به کار رفته در این مسجد ، در استحکام و بقای آن بسیار موثر بوده است . معمار مسلمان ضمن رعایت نکات ایستایی و آزمایش خاک لازم ، نسبت به تزئین و زیبایی درون آن هم بی توجه نبوده است . با دعوت از نقاشان و هنر مندان زبر دست وقت ، در نقش آفرینی فضای درون اهتمام ورزیده است . بر اساس اعتقادات و باورهای اسلامی ایجاد لانه برای کبوتران در نمای بیرونی مسجد و خلق فضای روحانی از ویژگی آن می باشد . از این رو این پرنده را می توان در جوار اغلب اماکن مقدسه و بقاع متبرکه مشاهده کرد .

هنرمند اسلامی در رویاهای پر از راز و رمز خود مشاهده طبیعت را در آراستن این بنا تا حدی بی مقدار شمرده از این رو تعجبی نیست که گاهی می بینیم در تزئین مسجد گونه هایی از طرح های هندسی زیبایی شناسانه چون پیچک ها، بوته ها و طرح های ترنجی و اسلیمی جایگزین نقش گل های طبیعی و گیاهان مختلف ویا تصاویری از موجودات جاندار شده است، به گونه ای که این اشکال تغییر فرم داده به صور ت خیالی ترسیم داده شده است. در واقع در این اثر،هنر تزئینی از واقع گرایی به دور مانده بیشتر جای خود را به تجسمات ذهنی و رمزی داده است. تزئینات این مسجد را چنانکه گفته شد اغلب نقش و نگار های معنادار و طرحهای گیاهی می نمایاند. و یا روی ستونهایش را مقرنس های کم ژرفا نمودار می سازد. که صرفا به کار ایجاد و تلقین نوعی محیط روحانی می آید. 

گاهی تزئینات و خطوط منقش صندوقه سرستونها و آثار جوانب آن بسیار ساده می نماید که همین سادگی و روانی میتواند منبع الهام هنرمند در روی سایر عناصر مسجد باشد. این سادگی و زیبایی هنوز هم عاشقان توحید را به سویش فرا می خواند. آن میعادگاهی است کهن برای دلهاي شوریده که نقوش دلربایش در قالب گل و بوته وترنج و کتیبه همه گویای این حقیقت است که بی جهت شکل نگرفته است. که آن را رازی است كه فرد مومن را به سیرو سلوک وا می دارد. حقیقت آن است که معمار مسلمان در روزگار گذشته به خصوص در مکتب اصفهان هر زیبایی را در اطراف خود می دید، اگر آن را در خور عظمت و جلال خدایی می یافت، سعی می کرد تا به هنگام فرصت برای آن جایی در مسجد یا بنای مقدسه باز کند. این اثر نیز از شاهکار هنر و دستان خلاق آن بی نصیب نمانده است.

نکته قابل توجه اینکه این مسجد علیرغم موقعیت خاص و قدمت طولانی،هیچ نوع لوح و یا نوشته ای دال بر نام بانی و تاریخ بنا ندارد. اما فقدان کتیبه یا نوشته دیگر در این مورد هرگز از اعتبار و شکوه تاریخی آن نمی کاهد. زیرا چنین اثریمعظم مسلما نمی تواند بدون تاریخ بنا و یا نام مؤسس آن بوده باشد، لذا این تصور می رود که الواح مذبور در جریان بازسازی های مسجد مخدوش شده ویا درگوشه ای از فضای درون آن مدفون گردیده است. هنر در این بنا تحت تأثیر تجلیات عصر صفوی قرار می گیرد. و آن را الگو و انگاره خود قرار داده و سیطره و نفوذش را به فضا های مساجد دیگر چون زرگران و اسماعیل بیگ نیز می گستراند. این هنر و تزئینات حاصل از آن با بازگشت به فرهنگ و سنن کهن نیرویی تازه می یابد و از راه تعالیم و رخنه مذهبی عمر جاویدانه می یابد.

آخرین اخبار

با ما در تماس باشید

عضویت در خبرنامه سایت

گزارشات پر بازدید